سفارش تبلیغ
صبا ویژن


نوازش... - همسفر عشق نوازش... - همسفر عشق


همسفر عشق

منو حالا نوازش کن که این فرصت نره از دست

 

شاید این آخرین باره که این احساس زیبا هست

 

منو حالا نوازش کن همین حالا که تب کردم

 

اگه لمسم کنی شاید به دنیای تو برگردم

 

هنوزم میشه عاشق بود تو باشی کار سختی نیست

 

بدون مرز با من باش اگر چه دیگه وقتی نیست

 

نبینم این دم رفتن تو چشمات غصه میشینه

 

همه اشکاتُ میبوسم میدونم قسمتم اینه

 

تو از چشمای من خوندی که از این زندگی خستم

 

کنارت اونقدر آرومم که از مرگ هم نمی ترسم

 

تنم سرده ولی انگار تو دستای تو آتیشه

 

خودت پلکامو میبندی و این قصه تموم میشه

 




:
نوشته شده در پنج شنبه 89 آبان 13ساعت 10:30 صبح توسط زهرا| |


Design By : Theam.TK