مادر در اين سراي غريب آشناي دوست ،مرا درياب که تنها اميد رضايت دوست
مرا در اين راه فرداها به پيش خواهد برد
اکنون که زمان وصف توست زبان از بيان ناتوان و دستها از حرکت مي ايستد و اين ذهن بيمار
و تنها تو را مي خواند و بس
پس در اين راه ِ راه ها مرا آشنا ساز با بهترين راهها
با راه آشناي تو که عطر گامهايت در هميشه تا ابد در آن جاري است
شرمسارم از عشق به تو که
عظمت وجودت را در ذهن کوچک و حقيرم گنجانده ام
دوستت دارم مادر
موفق و برقرار باشيد