منم اين خسته دل درمانده
به تو بيگانه پناه آورده ام
منم ، آن از همه دنيا رانده
در رهت هستي خود را باخته
از ته كوچه مرا مي بيني
ميشناسيم ودر را ميبندي
شايد اي با غم من بيگانه
به من از پنجره اي ميخندي
/موفق باشي عاشق غمگين