سال ها مي گذرد و من از پنجره بيداري کوچه ياد تو را مي نگرم مي پويم و چنان آرامم که کسي فکر نکرد زير خاکستر آرامش من چه هياهويي هست ... عاشقي هم دردي است !!! و من از لحظه ديدار تو ميدانستم که به اين درد شبي خواهم مرد ...
.........................
سلام
ممنونم ازينکه به من سر زديد
وبلاگ قشنگي دارين
اميدوارم منو از ياد نبريد
منتظر حضور گرمتون هستم...