زهراي عزيز سلام.
ممنون كه قدم رنجه فرمودي وبه وب خودت سرزدي.آپ خوبي بود.شاد وموفق باشي.
بسم الله الرحمن الرحيم
تورا گم کرده ام امروز وحالا لحظه هاي من گرفتار سکوتي سرد و سنگينند و چشمانم که تا ديروز به عشقت مي درخشيدند نميداني چه غمگينند چراغ روشن شب بود برايم چشم هاي تو نميدانم چه خواهد شد پر از دلشوره ام بي تاب و دلگيرم کجا ماندي
چه خوب است گاهي دلتنگ دلتنگي هايمان شويم ودلتنگ نديدن هاي خود...........روي نقطه چين هاي دل تنگم همه هستند اما تويي که بايد باشي نيستي...........چه خوب است که دلتنگي هايم ياد تو را بر خاطر شطرنجي هايم مي نشاند............پس چه خوب است دلتنگي ها ي اين دل تنگ .
باز نوشته اي اغاز شد و در نيمه سطر سرگردان شروع انم، انچه گذشت را يدک مي کشيم در بي حوصلگي خط هاااااي معترض..............وچگونه شروع کنم بي تو يي که صداي خنده ات را در کودک درون کودکي هايم مي شنيدم اما اکنون...
چرا دلتنگ نباشم ؟ و چگونه کوله ي سرگردان خطها را نقطه نهم ،وقتي که هنوز دلتنگم ،دلتنگ نديدن هاي تو چرا دلتنگ نباشم ؟ من از نسل تنهاي ام و از فريادهاي بي صدا چرا دلتنگ نباشم وقتي تنگ دلي بي ماهيست ودستاني بي خدا
ايا مي شود سرگردان شروع باشي و در انتهاي کلام............نه من دلتنگم حتي در اغاز بهار........يک قدم مرا مهمان خنده هايت کن همان خنده اي که در گوش نيست اما ماهي ها از قهقه ي ان کر مي شوند من صداي خنده ات را در کودک درون کودکي هايم مي خواهم
اسمان سبز است و خنده ي تو و حتي دل تنگ دلتنگي هايم ............من فقط خنده ي سبزت را مي خواهم گاهي گم مي شوم در دلتنگي هايم بي تو ،من دلتنگي هاي سبزم را براي تو مي خواهم
صد جام اگر آرند يك بار كند مستم
يك بار نگاه تو صد بار كند مستم
سلام
ميگن سكوت نشانه رضايت
ولي نوشته هاي شما از سكوت بيان ميكنه نا اميدي و شكست رو
انشاالله كه من اشتباه برداشت كردم
منتظر خظور سبزتون هستم
سلام عزيزم
وبت خيلي جالب بود در ضمن اين رو بدون اگه آدم بخواد ميتونه يه افسانه رو تبديل به واقيت كنه
يادت باشه عشق يك افسانست نه يك حقيقت
شب خوش
از بس كه دلنشين بود
من هم سكوت ميكنم