وبلاگ :
همسفر عشق
يادداشت :
....؟!
نظرات :
0
خصوصي ،
36
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
Eh3an
دوستش داشتم ولي
دعوا بود , ساعت به ساعتش
مي گفت لجبازي و مغرور, باور نداشتم
رفت, گفنتد با ديگريست
خواستم ثابت کنم که لياقتم را نداشت
شروع شد
.
.
رابطه هايي که ماه به ماه بود
هفته به هفته شد
روز به روز شد
شد رابطه هاي موازي و تواَمان و بوي عادت گرفت
ديگر در فکرم نبود
..
امروز بعد از دو سال ديدمش
دروغ بود با " ديگري " رفتنش
ولي فرقي نمي کرد براي من
گفت هنوز دوستت دارم
گفتم راست مي گفتي که لجبازم و مغرور
گفت کاش راستش را نمي گفتم
تنها بود, از همه ي آغوش ها فراري , آرام در خيال آغوشِ من.....