وبلاگ :
همسفر عشق
يادداشت :
خدايا شتابان به سويت آمدم ....
نظرات :
1
خصوصي ،
33
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
مجذوب نور
وقتي کناه ميکنم نا خود اگاه ازت دور ميشم
مثل يه بلبل ميرم تو لک.افسرده ميشم. اما همش به تو فکر ميکنم
اره ... تو تنها حسي هستي که هميشه بهت فکر ميکنم.خدايا اين چه بازي هست .وقتي من به تو نزديک ميشم تو از من دور ميشي و وقتي که تو دور ميشي اين منم که تو رو ميجويم.البته همينم خيلي زيباست.والله قسم که زيبا ترين روز زندگيم روزي بود که تو رو تو تمام سلول هاي بدنم حس کردم لبريز از عشق شدم.خدايا تو چقدر مهربوني .همه جا در پيشم گاهي ميفهمم گاهي هم نميفهمم.که داري تو منو همياري ميکني